بازی Godfall، یکی از اولین بازیهایی است که در نسل جدید با تکیه بر گرافیک نسل بعدی و با ادعای خلق زیر ژانری جدید از سبک اکشن پا به میدان گذاشته است. عنوانی که از سویی نوید بلندپروازیهای زیادی را از سوی سازندگان میداد و از سوی دیگر، در نمایشهایش آن طور که باید و شاید عنوانی ویژهای جلوه نمیکرد. در ادامه میخواهیم به بررسی این بازی بپردازیم.
در ابتدا کمی به پیش زمینه سازنده بازی میپردازیم. استودیو سازنده این عنوان، Counterplay Games است که پیشتر تا حدی بر روی ساخت بازی Destiny 2 مشارکت داشته و یک بازی مستقل کارتی به نام Duelyst هم تولید کرده بودند. این استودیوی ۷۵ نفری از همان ابتدا با هدف ساخت یک بازی AAA پروژه Godfall را شروع کردند و توانستند نظر مساعد Gearbox برای انتشار این عنوان را نیز جلب کنند. همچنین بخش عمدهای از بودجه بازی هم توسط شرکت Kowloon Nights که یک شرکت تأمین سرمایه برای بازیها است، فراهم شد تا درنهایت روند ساخت این بازی در سال ۲۰۱۸ آغاز شود. اولین رونمایی از بازی در مراسم The Game Awards در دسامبر سال گذشته اتفاق افتاد و از همان ابتدا تائید شد که بازی نسل بعدی کنسولها را هدف قرار داده است. درنهایت با عرضه کنسول PS5، شاهد منتشر شدن این بازی به عنوان انحصاری کنسولی در روز ۱۲ نوامبر بودیم. در این روز، به شکل همزمان نسخه PC بازی Godfall هم در فروشگاه Epic Store عرضه شد.
با این مقدمه سراغ نقد و بررسی بازی میرویم. ابتدا مانند همیشه از داستان شروع میکنیم. Godfall در یک دنیای جادویی High Fantasy روی میدهد که در آن، سه عالم خاک، آّب و باد وجود دارد. شما در نقش قهرمان قدرتمندی قرار میگیرد که برادرش Marcos به او خیانت کرده و قصد دارد از طریق فرآیندی موسوم به عروج، خودش را به جایگاه خداگونه برساند. مارکوس اصلاً فرد مثبت و خوبی نیست و مطمئناً با رسیدن به جایگاه خدایی، میتواند فاجعهای عظیم در تمام این سرزمین به وجود بیاورد و در نتیجه قهرمان داستان، تصمیم میگیرد که هر طور شده، سعی کند با کشتن خدمتکاران و وفاداران مارکوس، او را شکست بدهد و جلوی این واقعه آخرالزمانی را بگیرد.
این مقدمهای از پایه اصلی داستانی بازی است و با وجود این که دنیای بازی از نظر ظاهری، بسیار غنی طراحی شده و نکات مخفی گوناگونی در مورد داستانهای گذشته این دنیای عجیب و غریب و فانتزی وجود دارد، متأسفانه هسته داستان به شدت کلیشهای است و سازندگان هم خیلی تلاشی برای جذابتر کردن آن نداشتهاند. به گفته سازندگان منابع الهام دنیای بازی مجموعه رمانهای قدرتمند The First Law و The Stormlight و همچنین The Foundation بودهاند و هر چند به نظر میرسد که در بخش ساخت دنیای باورپذیر، تلاشهای خوبی برای ایجاد یک دنیای فانتزی جذاب انجام شده است، اما حقیقت این است که وقتی هسته اصلی داستان بازی جذابیت چندانی نداشته باشد و تقریباً به جز یکی دو شخصیت در طول داستان، تعامل خاصی به جز کشتن سایر شخصیتها نداشته باشید، نمیتوان انتظار داشت که دنیاسازی بازی به ثمر بنشیند.
به دلایلی که در بند قبلی گفته شده، بازی را از نظر داستانی میتوان صرفاً یک عنوان متوسط به حساب آورد. به نظر میرسد که به طور کلی هدف سازندگان ساخت یک عنوان داستانی قوی نبوده است و بیشتر به داستان به عنوان بهانهای برای ارائه گیم پلی بازی نگاه کردهاند. چنین چیزی به خودی خود بد نیست ولی وقتی میبینیم که بازی پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به یک دنیای High Fantasy عالی را داشته است اما با بیتوجهی سازندگان، به هدف خود نرسیده، قطعاً این موضوع و هدر دادن پتانسیلهای بالای روایی بازی، تأثیری منفی در دیدگاه ما خواهد گذاشت. ضمن این که باید توجه کنید که کل داستان بازی، بدون زمانهایی که صرف Grind کردن خواهد شد، حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت طول میکشد که برای یک بازی با برچسب قیمتی ۷۰ دلاری روی PS5 و ۶۰ دلاری روی PC، زمان چندان زیادی به حساب نمیآید.
بعد از داستان، نوبت به گیم پلی بازی میرسد. سازندگان بازی آن را عنوانی در سبک Looter Slasher توصیف کردهاند. Slasher به بازیهایی میگویند که مبتنی بر نبردهای سریع و قدرتی با استفاده از سلاحهای سرد هستند و Looter نیز همان طور که از عنوانش مشخص است، به عنوانی گفته میشود که بر مبنای Loot کردن و جمع آوری سلاحهای مختلف برای پیشروی در بازی بنا شده است. نمونه جامع و قدرتمند مشابه، سری Borderlands است که در سبک Looter Shooter قرار دارد و هر چند از بعد مکانیزم مبارزاتی متفاوت است، اما در زمینه Looter بودن یکی از مهمترین بازیهای آن سبک محسوب میشود.
در نتیجه با توجه به سبک این بازی، ابتدا باید به بررسی سیستم مبارزاتی بازی بپردازیم. بازی از نظر مبارزاتی و سنگینی ضربات، تا حدی به God of War 2018 و Monster Hunter شباهت دارد که البته با توجه به مکانیزم موفق مبارزاتی این دو عنوان، ایده برداری از آن برای عنوانی نظیر Godfall که از نظر تم محیطی هم تا حدی شبیه God of War است، دور از ذهن به نظر نمیرسد. بازی به طور کامل مبتنی بر مبارزه با سلاحهای مختلفی است که در طول بازی به دست میآورید. پایه و اساس مبارزات بر مبنای حملات سریع و در عین حال سنگین به دشمنان مختلف و پر تعدادی است که با آنها در طول مرحله مواجه خواهید شد. در چنین سیستم مبارزاتی، اصلیترین عاملی که باعث لذت بخش شدن بازی میشود، انیمیشنهای روان و بینقص هستند که در این باره بازی هیچ کم و کاستی ندارد و به خوبی با انواع و اقسام انیمیشنهای سلاحهای گوناگون که شیوه مبارزاتی متفاوتی دارند، لحظات لذت بخشی و هیجان انگیزی را برای بازیکنان فراهم خواهد کرد. از ضربات قدرتمندی که با شمشیرهای غول پیکر به دشمنان وارد میکنید تا ضرباتی که با حفظ فاصله به کمک نیزههای بلند و غول پیکر دشمنان را قلع و قمع میکنند، همگی با انیمیشنهای بسیار روان و زیبایی همراه شدهاند که توانسته هسته اصلی مبارزات بازی را لذت بخش و قدرتمند بکند.
چندین مکانیزم مختلف برای جذابتر کردن مبارزات هم در بازی وجود دارند. مثلاً مکانیزم Shatterfall به این صورت است که با زدن ضربات سبک و سریعی به دشمنان، یک نوع انرژی درونی در وجود دشمن قرار میدهید که درنهایت میتوانید با ضربه سنگین، باعث منفجر شدن این انرژی و کشته شدن دشمنان بشوید. این مکانیزم تا حدی شبیه مکانیزم Stagger کردن دشمنان در Sekiro است و هر چند دشمن این عنوان از نظر درجه سختی به هیچ وجه در حد Sekiro نیستند، اما به هر حال الهام گیری خوبی از این سیستم مبارزاتی در بازی صورت گرفته است. مکانیزم دیگر مبارزاتی بازی، سیستمی موسوم به Polarity است. در این سیستم، مدتی که از سلاح ثانویه خود استفاده نکنید، این سلاح قدرتمندتر میشود و در نتیجه میتواند با تعویض سلاح مورد استفاده، آسیب بیشتری به دشمنان وارد کنید. بدین ترتیب، سازندگان سعی کردهاند بازیکنان را تشویق کنند که تنها به یک سلاح خاص متکی نباشند و سلاحهای مختلف و متنوعی را که در بازی طراحی شدهاند امتحان کنند.
موضوع دیگر مربوط به زرههای متفاوتی میشود که در بازی قرار دارند. ۱۲ نوع زره مختلف به نام Valorplate با طراحی ظاهری کاملاً متفاوت در بازی قرار دارند که هر کدام ویژگیهای خاصی از تواناییهای شخصیت اصلی را تقویت میکنند. نکتهای که وجود دارد این است که متأسفانه، تفاوتی که در قابلیتهای این زرهها وجود دارد، خیلی محسوس نیست. به عنوان مثال مشاهده میکنید که یک زره قابلیت ایجاد سرمای شدید در وجود دشمنان و دیگری قابلیت آتشین کردن ضربات را به شما میدهد اما عملاً همه این موارد، صرفاً در نقش یک سیستم آسیب در طول زمان مشخص تعبیه شدهاند و هیچ تفاوتی ساختاری در آنها مشاهده نمیشود؛ یعنی عملاً سازندگان ۶ سیستم متفاوت در بازی قرار دادهاند که به جز تفاوت در رنگ، عملاً به شکل محسوس قابل تمییز دادن از یکدیگر نیستند. البته Valorplate ها قابلیتی به نام Archon Ability را هم در اختیار شما قرار میدهند که باعث فعال شدن یک حالت خیلی قدرتمند در شخصیت شما میشود و تا حد زیادی از نظر عملکردی شبیه قابلیت Spartan Rage در God of War است. این قابلیت برای هر Valorplate متفاوت است و اصلیترین عاملی که تا حدی تفاوت معناداری از نظر عملکردی در Valorplate ها ایجاد میکند، همین مورد است. هر چند این مورد هم آنقدر در بازی مهم و پر اهمیت نیست که بتوانیم انتخاب یک Archon Ability خاص را انتخابی استراتژیک و مهم در مبارزات بدانیم و عملاً درنهایت، همگی کار یکسانی را صرفاً با ظاهر متفاوت انجام میدهند.
با وجود همه جذابیتهای سیستم مبارزاتی بازی، نکتهای که وجود دارد این است که عملاً چالش کافی را برای این که شما را وادار به استفاده از مکانیزمهای جذاب مبارزاتش بکند ندارد. کشته شدن در بازی تقریباً هیچ عواقبی ندارد و میتوانید بلافاصله در مکانی نزدیک Respawn شده و با دشمنانی که از قبل به آنها ضربه زدهاید، مبارزه کنید. خود دشمنان هم هر چند از نظر ظاهری تفاوتهای زیادی دارند، اما در اکثر اوقات به شکلی طراحی شدهاند که صرفاً با Button Mashing کاملاً تصادفی هم میتوان آنان را شکست داد و نیازی به فکر و بررسی جوانب امر نیست. تنها بخش نسبتاً چالش برانگیز مبارزه با باسهای بازی است. این قسمتها در بازی طراحی نسبتاً خوبی دارد و میتواند تا حدی شما را وادار به استفاده درست از قابلیتهای بازی بکند. هر چند که در این بخش هم به نظرم همچنان چالش قدرتمندی وجود ندارد.
نکته دیگری که وجود دارد، مربوط به مکانیزم Loot کردن در بازی است. در طول انجام قسمتهای گوناگون بازی مدام سلاحها و آیتمهای جدیدی به دست خواهید آورد که همانند سایر بازیهای مبتنی بر Loot درجههای مختلفی نظیر رایج، کمیاب و افسانهای دارند. تواناییهای درونی هر سلاح عموماً به صورت تصادفی و رندوم توسط بازی تولید میشود و متأسفانه باگهای اندکی هم در این سیستم وجود دارند و گاهی اوقات ممکن است با سلاحی رو به رو شوید که تواناییهایی که در اختیارتان قرار میدهد، خیلی تناسبی با هم نداشته باشند؛ اما فارغ از این ایرادات موردی، اکثر اوقات این سیستم به خوبی کار میکند. در کنار سلاح، آیتمهای دیگری هم به دست خواهید آورد و میتوان از آنها برای تقویت یکسری از مهارتها بهره برد. با تمام این اوصاف، بخش زیادی از مواردی که به دست میآورید، عملاً استفاده قابل توجهی ندارند و اکثر اوقات، چند سلاحی که با درجه Legendary در اختیار دارید، انتخاب اول و آخر شما خواهند بود.
در بازیهای Loot محور، بخش عمده بازی به محتوای Endgame بازی و بعد از تمام کردن داستان مربوط میشود. متأسفانه Godfall در این بخش اساسی خیلی قوی عمل نکرده است. بخش عمده محتوای Endgame بازی مبتنی بر تکرار مراحل قبلی با کمی درجه سختی بیشتر است و عملاً هیچ تغییر اساسی در این مراحل داده نشده است. حتی در تکرار این مراحل، باید قسمتهای Tutorial بازی را هم دوباره انجام بدهید که واقعاً قابل قبول نیست. این موضوع در کنار روند کلی نسبتاً یک نواخت مراحل که تعدادی دشمن بدون تنوع عملکردی ویژه را در مقابل شما قرار میدهد تا به راحتی آنان را شکست بدهید، باعث میشود که عملاً بازی در یکی از اصلیترین قسمتهای یک عنوان Looter، دچار شکست بشود. هدف اصلی یک بازی Loot محور هیچ گاه صرفاً ده ساعت داستان اصلی بازی نیست و ناتوانی Godfall در حفظ جذابیت کلی بازی بعد از اتمام داستان، نکته منفی مهمی محسوب میشود.
باید به درخت مهارتی که در بازی قرار گرفته است هم اشاره کنیم. خوشبختانه درخت مهارتی در این عنوان صرفاً جنبه تزئینی ندارد و واقعاً مواردی که در آن قرار گرفتهاند، قابلیتهای جدیدی را در مبارزات برای شما به ارمغان میآورند و میتوانند کمک بزرگی برای انجام بهتر این قسمت از بازی باشند.
ضمناً توجه کنید که امکان انجام بازی به صورت ۳ نفره Co-Op هم وجود دارد که قطعاً لذت آن را افزایش میدهد. با این وجود وضعیت بازی طوری نیست که تجربه آن به صورت تکنفره فقدان و ضعف اساسی نیست به حالت Co-Op داشته باشد و انجام بازی در این حالت هم کاملاً ممکن و امکان پذیر است. در کنار اینها، باید به تصمیم عجیب سازندگان مبنی بر تمام آنلاین بودن بازی اشاره کنیم. عملاً انجام این عنوان به صورت تکنفره کاملاً امکان پذیر است و حتی خیلی هم عنوان سرویس محوری نیست، اما در عین حال هر دو نسخه PS5 و PC بازی به صورت تمام آنلاین هستند.
موضوعی که با همه مسائلی که گفته شد، در این بازی به شدت احساس میشود، این است که با وجود پیاده سازی خوب سیستمهای مبارزاتی، درنهایت خود بازی چیز جدیدی برای عرضه به مخاطبان ندارد. Godfall توانسته یک سیستم مبارزاتی جذاب و لذت بخش را به لطف انیمیشنهای باکیفیت و الهاماتی که از God of War و Monster Hunter گرفته، در اختیار مخاطبان قرار بدهد اما عملاً خود بازی چالش کافی برای این که نیازی به استفاده از همه قابلیتهای مبارزاتی بازی بشود را در مقابل بازیکن قرار نداده و در عین حال، چیز جدیدی را به این سبک اضافه نمیکند. وقتی این موضوع را در کنار برچسب قیمتی ۷۰ دلاری بازی قرار بدهیم، متوجه میشویم که متأسفانه نمیتوان این بازی را از سطح معمولی فراتر دانست. آیا این بدین معناست که نمیتوان از این بازی لذت برد؟ نه. میتوان بازی را به خوبی انجام داد و از قسمتهای مختلف آن لذت برد اما درنهایت، بازی تجربه ماندگاری برای بازیکنان رقم نخواهد زد و نمیتواند قیمت بالای خود را توجیه کند.
درنهایت در زمینه گیم پلی باید گفت که Godfall عنوانی است که با وجود ارائه یک سیستم قوی مبارزاتی، روند یکنواختی در زمینه طراحی مرحله و ریتم کلی مراحل دارد. بازی از نظر سطح مبارزاتی، در سطح بسیار خوبی قرار دارد و هر چند نکته جدیدی را به این سبک اضافه نمیکند، اما حداقل میتواند تجربهای لذت بخش را به بازیکنان ارائه بدهد و در کنار آن سیستم Loot بازی هم عملکرد خوبی دارد، اما مشکل این جاست که خود دشمنان و چالشی که در بازی قرار گرفته، طوری نیست که شما را وادار به استفاده از قابلیتهای اساسی مبارزات بکند؛ یعنی هر چند هسته اصلی گیم پلی به خوبی ساخته شده، اما بستری که بتواند از سازوکارهای مبارزاتی بازی به نحو احسن در پیش برد بازی استفاده کند، در بازی قرار نگرفته و به خصوص برای عنوانی در این سبک که به شدت متکی به محتوای Endgame است، بازی جذابیت خاصی ندارد که بازیکنان را پس از اتمام داستان وادار به ادامه بازی بکند. نتیجه عنوانی است که هر چند در مجموع میتواند لذت بخش باشد، اما حرف جدیدی در زمینه گیم پلی برای گفتن ندارد و نمیتواند از سطح یک عنوان صرفاً خوب در سبک اکشن پای خود را فراتر بگذارد.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. در بعد هنری، وضعیت بازی را میتوان بسیار خوب ارزیابی کرد. دنیای فانتزی خلق شده برای این عنوان هر چند از منابع مختلفی الهام گرفته است، اما درنهایت سازندگان موفق شدهاند دنیای High Fantasy زیبایی را از بعد بصری طراحی کنند. در زمینه طراحی مدلهای زیبایی برای زره شخصیتها و همچنین دشمنان مختلف در بازی، هیچ کم و کاستی احساس نمیشود و بازی در سطح فوقالعاده از این بعد قرار دارد.
موضوع دیگر گرافیک فنی بازی است. در این زمینه Godfall عنوان بسیار موفقی محسوب میشود. به عنوان اثری که تنها گرافیک نسل بعدی را هدف قرار داده است، سطح گرافیک فنی بازی به وضوح بسیار بالاتر از عناوین نسل قبل است. از مدلهای باکیفیت شخصیتها و انیمیشنهای بسیار خوب مبارزات گرفته تا نورپردازی فوقالعاده و سیستم ذرات، در کنار تخریب پذیری خوب بسیاری از قسمتها، همگی باعث شدهاند که این اثر تبدیل به یک اثر بسیار قدرتمند از بعد فنی بشود. مواردی نظیر انیمیشنهای روان و سیستم ذرات که در اثر ضربه زدنهای شمشیرها نسخه PS5 بازی در دو حالت Performance و Resolution قابلیت اجرا دارد که در حالت اول، رزولوشن بازی تقریباً ۱۳۵۰p و به صورت ۶۰ فریم بر ثانیه بوده و در حالت دوم، رزولوشن ۴K Native هدف قرار گرفته و طبیعتاً در این حالت، فریم ریت روی ۶۰ قفل نخواهد بود و بین حدود ۵۰ تا ۳۰ نوسان خواهد کرد. البته توجه کنید که نقد بازی بر روی نسخه PC انجام شده و اطلاعات و جزییات PS5، بر اساس بررسیهای رسمی متخصصین بر روی این نسخه در این جا آورده شدهاند. در نسخه PC، با توجه به این که بازی نسخه نسل قبلی هم ندارد، نیاز به سیستمهای نسبتاً قدرتمندی برای اجرا دارد. همچنین بعضاً در سیستمهای خیلی قوی هم بعضاً لگهایی مشاهده میشود که به نظر میرسد مشکل از بهینه سازی بازی باشد؛ اما به هر حال باید توجه داشته باشید که از نظر اجرایی روی PC، این عنوان با توجه به این که تماماً برای نسل نهم ساخته شده است، عنوان سنگینی محسوب میشود و با سیستمهای متوسط نمیتوان به خوبی به تجربه آن پرداخت.
بعد از گرافیک نوبت به صداگذاری و موسیقی میرسد. در بعد موسیقی میتوان عملکرد کلی بازی را موفقیت آمیز دانست. موسیقیهای بازی با فضای فانتزی و حماسی آن تطابق کامل دارند و ایراد خاصی به آنها وارد نیست. در بعد صداگذاری، افکتهای استفاده شده برای مواردی نظیر ضربه سلاحهای مختلف با همدیگر، کیفیت بسیار خوب و قابل قبولی دارند. در بعد دوبله شخصیتها، با توجه به این که بازی شخصیتهای فرعی زیادی ندارد و صرفاً در حد چند شخصیت اساسی در آن صحبت میکنند، نمیتوان خیلی آن را عنوانی عظیم دانست اما به هر حال فرآیند صداگذاری همین تعداد اندک شخصیتها به خوبی انجام شده و ایرادی به آن وارد نیست.
نتیجه گیری نهایی:
با تمام مواردی که گفتیم، میتوان به این نتیجه رسید که Godfall عنوانی قوی از بعد گرافیک فنی و همین طور سیستم مبارزات است اما در عین حال، عنوان ویژه و خاصی نیست که چیزی جدید را به سبک اکشن اضافه کند. مکانیزم مبارزات بازی کاملاً خوش ساخت است اما بقیه روند بازی و همین طور سطح چالشی که از سوی دشمنان متوجه شما میشود، در حدی نیست که بتواند به خوبی از سیستم مبارزاتی بازی استفاده کند و در کنار این موضوع، از پتانسیل داستانی بازی هم به طور کامل استفاده نشده است. با این حال، Godfall عنوان ضعیفی نیست که نتوان از آن لذت برد و قطعاً سیستم مبارزاتی و گرافیک کاملاً نسل نهمی آن، عواملی هستند که باعث میشوند بتوان در کل از بازی راضی بود؛ اما Godfall به خصوص با توجه به قیمت بالا، عنوان ویژه و خاصی در حد این رده قیمتی نیست که بتواند یک تجربه ماندگار و ویژه را برای شما رغم بزند.