دوربینها، کووید، و تواریخ فیلمهای استوک؛ این تاریخچه فیلم استوک توضیح داده شده است.
بنابراین، فیلم استوک چیست؟
فوتیج استوک یک کلیپ ویدیویی از پیش فیلمبرداری شده یا ترکیبی از کلیپ های ویدیویی است که برای خرید و استفاده در یک پروژه ویدیویی در دسترس قرار می گیرد. آنها از نظر قیمت، وضوح، کیفیت، محتوا، نمایه تصویر، نرخ فریم، مجوزها و موارد دیگر متفاوت هستند.
اما، برای اینکه واقعاً به «چی» فیلم های استوک پاسخ دهیم، فکر می کنم باید به «چرا» نیز پاسخ دهیم.
فیلمهای استوک برای مردم وجود دارد که بتوانند داستانهایی را با تاثیر بیشتر و وضوح بصری بیشتر تعریف کنند، بدون اینکه خودشان فیلمبرداری کنند.
اما چرا این مهم است؟
خوب، بیایید یک قدم به عقب برگردیم.
به هر کجا که نگاه کنید، از رسانههای اجتماعی گرفته تا وبسایتهای شخصی و تجاری، از مستند
و فیلم گرفته تا تولیدات تلویزیونی و تجاری در مقیاس بزرگ، ویدیو در حال حاضر بهطور تصاعدی در حال رشد است.
و داده های زیادی برای حمایت از این ادعا وجود دارد.
ویدئو قدرت دارد.
پویا، متحرک، انعطاف پذیر و به طور فزاینده ای در دسترس است. می توانید در مدت زمان کوتاهی یک داستان احساسی و صمیمانه بگویید، یک تبلیغ پرانرژی و تاثیرگذار ایجاد کنید، یا یک معرفی ساده برای یک کسب و کار، خدمات یا فردی ایجاد کنید.
ترکیب عناصر بصری و صوتی آن را به شکل بسیار جذابی از رسانه
و ارتباطات برای بازاریابی محتوا، پلتفرمهای دیجیتال مختلف، و اهداف شخصی و تبلیغاتی تبدیل میکند.
با این حال، چرا ویدیو پرطرفدار است؟
خب، بیایید در اینجا قدم بزنیم، و من سعی خواهم کرد تا حد امکان مختصر و مختصر با آنچه در ۲۰ سال گذشته اتفاق افتاده است، از دیدگاه من .
دوربین های تجاری درجه قبل از سال ۲۰۰۵ بسیار گران بودند. تبلیغات با ویدئو نیز بسیار گران بود. فیلمها، نمایشها و آگهیهای تبلیغاتی شگفتانگیزی اتفاق میافتد، اما پس از آن سطح حرفهای فیلمسازی، شکاف بزرگی وجود داشت.
جهش از علاقهمند مصرفکننده به فیلمساز تجاری بسیار زیاد بود. صرفاً برای مبتدیان، آماتورها و سازندگان ویدیوی جدید پرش و آزمایش آب بسیار گران بود. فقط ابزار و بسترهای رسانه ای برای توزیع آن وجود نداشت.
همه چیز بسیار محدود بود.
حالا در سال ۲۰۰۵ اتفاق بزرگی افتاد.
یک وب سایت به اشتراک گذاری ویدئو راه اندازی شد.
این اولین پلتفرم نبود، اما جذابترین، استقبالکنندهترین و در دسترسترین پلتفرمی بود که اینترنت تا به حال دیده بود. سرگرم کننده، از نظر فناوری صدا، کاربر پسند و بسیار نوآورانه بود.
نام آن YouTube بود.
به عنوان یکی از عناصر اصلی فرهنگ پاپ مطرح شد. به طور ناگهانی، نه تنها مردم می توانند به راحتی ویدیوها را به صورت آنلاین تماشا و به اشتراک بگذارند، بلکه می توانند ویدیوهایی را برای دیدن جهانیان ایجاد و منتشر کنند.
اکنون این بسیار ساده و معمولی به نظر می رسد، اما روزهایی را به یاد می آورم که آپلود ویدیوها به صورت دیجیتالی (یا غیر از آن) بسیار دشوار بود.
خیلی وقت پیش نبود.
سال ۲۰۰۸ اتفاق دیگری افتاد.
Canon ۵Dmkii منتشر شد.
به نظر من، این اولین دوربین فیلمبرداری درجه تجاری، با کیفیت و جدید بود که مقرون به صرفه بود. اکنون، فیلمبرداران میتوانند نرخ فریم سینمایی، فرمتهای رنگی بهتر، انتخاب لنزهای بهتر، و حتی عمق میدان کم را دریافت کنند، فقط به این دلیل که کانن تصمیم گرفت یک ویژگی ساده «حالت ویدیویی» داشته باشد.
این یک انتساب انقلابی بود، احتمالاً بیشتر از آن چیزی که Canon در آن زمان متوجه شده بود.
همه چیز را تغییر داد.
بنابراین، پس از سال ۲۰۰۸، از آن لحظه به بعد، سایتهای رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدیو، و همچنین تجهیزات و تجهیزات بسیار بیشتر از Canon انقلابی افزایش یافته است
دوربین می تواند انجام دهد.
سونی. نیکون. پاناسونیک.
حتی Apple iPhone و Samsung و سایر تلفنهای همراه تلفنها همگی وارد عمل شدهاند و دوربینهای رقیب را ارائه کردهاند که در طول سالها بهطور پیوسته بهبود یافتهاند.
اکنون، هر کسی که تلفن و اتصال به اینترنت داشته باشد، میتواند به معنای واقعی کلمه یک تولید ویدیو
یا کسبوکار ایجاد راهاندازی کند.
خیلی وحشی است
این همان چیزی است که تولید و توزیع ویدئو را ممکن کرد.
افزایش محبوبیت بیشتر پلتفرمهای ویرایش رایج مانند Adobe Premiere Pro، ساخت فیلم را در دسترستر کرده است.
اما تقاضا از کجا می آید؟
خب، شما.
من.
مردم.
مصرف کنندگان. همه ما ویدیو می خوریم.
طبق گزارش اخیر نیلسن، متوسط بزرگسالان بیش از ۶ ساعت در روز تماشا می کنند. و اگر محتوای زیادی را تماشا می کنید، نیاز زیادی به B-roll وجود دارد. و تبلیغات زیادی وجود دارد که
این را نیز پشتیبانی میکنند، که به فیلم نیز نیاز دارند.
بنابراین به همین دلیل است که ویدیو پرطرفدار است. هنگامی که تقاضای زیادی برای کمیت و کیفیت بالای ویدیو وجود دارد، فیلمهای استوک به یک ابزار خلاقانه بسیار مطلوب تبدیل میشود.
دارایی های سهام برای مدت طولانی وجود داشته اند. فکر کنید عکسها، موسیقی، گرافیکها، الگوهای طراحی و حتی ویدیوهای استوک مدتهاست که وجود دارند.
اما، ویدئوی استوک مربوط به ۱۰ تا ۱۵ سال پیش، چیزی شبیه به امروز نیست.
از آنجایی که میلیونها سازنده و تبلیغکننده در سرتاسر جهان در حال پخش محتوای ویدیویی در بسیاری از پلتفرمها هستند، آنها به داراییهای خلاقانه نیاز دارند تا به آنها کمک کند محتوایی بسازند که با نام تجاری، پیام، مأموریت، چشماندازشان و موارد دیگر مطابقت داشته باشد. همه آنها از ویدیوی استوک استفاده می کنند.
عکاسی استوک نیز یک صنعت حیاتی است.
بگذارید یک مثال واقعا ساده از تجربه خودم بزنم.
یکی از اولین پروژههای پولی من، در حال ایجاد یک ویدیوی تبلیغاتی برای کتاب آینده بودم
که در شهر نیویورک منتشر میشود.
آنها می خواستند یک شات تثبیت کننده از منهتن داشته باشند. من اهل اورگان، در ساحل غربی هستم.
اوه اوه
وقت یا پولی برای پرواز در سراسر کشور و کرایه هلیکوپتر برای گرفتن عکس
فیلمی از منهتن پایینی که آنها میخواستند نداشتم.
اما با ۹۹ دلار، توانستم یک کلیپ پیدا کنم فردی دیگر قبلاً عکس گرفته بود.
بنابراین این فیلم استوک است. به همین دلیل مفید است.
محدودیتهای مالی، فاصله جغرافیایی، زمان، محدودیتهای مهارتی، همه آنها به تقاضای بالا برای فیلمهای استوک ارزان (یا حتی ویدیوهای استوک رایگان) کمک میکنند. این تنها پاسخی است برای بسیاری از برنامهها و نیازهای ویدیویی، و به نظر نمیرسد نشانههایی از کند شدن آن وجود داشته باشد.
اکنون، اگر شما یک تبلیغکننده، بازاریاب یا خالقی از هر نوعی هستید، که پس از این همه، هنوز
از فیلمهای استوک استفاده نکردهاید، یکی وجود دارد. جزء نهایی، یک عامل نهایی، که مانند سوخت موشک در صنعت فیلمبرداری استوک عمل کرد:
کووید ۱۹
در عرض چند روز، تمام جهان به شدت متوقف شد.
و اگرچه عدم قطعیت اقتصادی وجود داشت، اما همچنان میل به محتوای خلاقانه، به ویژه محتوای ویدیویی با کیفیت بالا و تبلیغات وجود داشت. اما گروه های تولید، استودیوها، کارگردانان و فیلمبرداران در مورد آنچه که می توانستند به طور واقعی انجام دهند بسیار محدود بودند (پرده سبز فقط می تواند کارهای زیادی انجام دهد)، با توجه به پروتکل های ایمنی سختگیرانه و محدودیت های فاصله گذاری اجتماعی.
***فیلم استوک وارد چت شده است.
اکنون، بهعنوان یک تولیدکننده فیلمهای استوک، باید این را به صورت مستقیم تجربه کنم. موجی از عدم اطمینان اقتصادی و ترس با موج بزرگتری از مشتریانی که به دنبال فیلمهای سهام بدون حق امتیاز بودند، مواجه شد.
این یک زمان وحشی بود.
به یاد میآورم که برای فیلمبرداری از خیابانهای خالی اطراف دفترم بیرون رفتم و یک هفته آن عکسها را دیدم
بعد در کمپین تلویزیونی یک برند ملی.
این تقاضا ثابت مانده است، و ویدیو به سرعت بیشتر و بیشتر می شود.
بنابراین واضح است که تغییری رخ داده است، و من فکر میکنم این یک تغییر دائمی است، به سمت ویدیو، که ناگزیر به استوک ویدیو بیشتری نیاز دارد. ، و بسیاری از آن.
این همان چیزی است که فیلم استوک است (و “چرا” نیز).
امیدوارم اطلاعاتی بوده باشد و دفعه بعد شما را خواهیم دید!