پی سی یک مستقل ترسناک باکیفیت| نقد و بررسی بازی Re:Turn – One Way Trip - پی سی

بازی‌های ترسناک و سبک Survival Horror شاید یکی از قدیمی‌ترین ژانرهای فیلم‌های سینمایی و بازی‌های ویدئویی باشد. یکی از دلایل محبوبیت این ژانر چندشاخه بودن آن است. ژانر ترس در فیلم‌ها و بازی‌ها به چند ساب‌ژانر مانند: روح و جن، اسلشر، زامبی، ومپایر، ترس روانشناسانه، خشونت(Gore)،ترس بدن(Body Horror) و… تقسیم می‌شوند. همین موضوع باعث می‌شود هر کس به دنبال آن زیرشاخه‌ای برود که از آن وحشت دارد. مثلا ممکن است یک نفر از زامبی‌ها به شدت بترسد ولی دیگری هیچ ترسی را با آن‌ها حس نکند و در عوض در ژانری مانند اسلشر، استرس و ترس همه روانش را فرا می‌گیرد. بازی‌های ویدئویی به دلیل کنترل شخصیت‌ها توسط گیمر، قطعا درگیری بیش‌تری را با محیط برای ما ایجاد می‌کنند و قطعا سازندگان بازی‌ها کار راحت‌تری برای ترساندن گیمرها دارند.

بازی‌های ویدئویی از قدیم الایام به دنبال ترساندن گیمرها با بازی‌های خوش ساخت یا سطح پایین داشته‌اند. ما در این ژانر اسطوره‌هایی مثل Alone In The Dark و Resident Evil را داریم که از پایه‌گذاران ژانر Survival Horror در گیم بودند و در کنار آن‌ها عناوین نه چندان جالبی مثل Agony و Amy و حتی نسخه آخر Alone In The Dark تحت عنوان Illumination هم داریم که نه تنها کیفیت لازم یک بازی ویدئویی را نداشتند بلکه در ترساندن حداقلی ما هم ناکام بودند. خوشبختانه این ژانر به بازی‌های مستقل هم راه پیدا کرده و اکنون می‌خواهیم به بررسی یکی از همین عناوین مستقل ترسناک بپردازیم که توسط Red Ego Game ساخته شده است. جالب است بدانید ناشر این بازی Greenman Gaming، یک خرده فروش آنلاین مستقر در انگلستان است که برای اولین بار در نشر یک بازی دخیل بوده است و درامد آن‌چنانی هم ندارد.

بازی Re:turn – One Way Trip سفر پنج دانشجو را رویت می‌کند. آن‌ها بعد از اتمام دانشگاه نصمیم می‌گیرند به یک مکان دوردست رفته و در آن‌جا کمپ بزنند و در واقع آخرین سفر دانشجویی خود رار قم بزنند. طولی نمی‌کشد که صداهای عجیب و غریبی از گوشه کنار کمپ شنیده می‌شود و گروه تصمیم می‌گیرد دخترها و پسرها به صورت جداگانه تقسیم شده و آن را بررسی کنند. بعد از پخش شدن گروه، Saki، یکی از دخترها نامه ای را پیدا می‌کند که از طرف یکی از پسرهای گروه برایش نوشته شده

بازی Re:turn – One Way Trip سفر پنج دانشجو را رویت می‌کند. آن‌ها بعد از اتمام دانشگاه تصمیم می‌گیرند به یک مکان دوردست رفته و در آن‌جا کمپ بزنند و در واقع آخرین سفر دانشجویی خود رار قم بزنند. طولی نمی‌کشد که صداهای عجیب و غریبی از گوشه کنار کمپ شنیده می‌شود و گروه تصمیم می‌گیرد دخترها و پسرها به صورت جداگانه تقسیم شده و آن را بررسی کنند. بعد از پخش شدن گروه، Saki، یکی از دخترها نامه ای را پیدا می‌کند که از طرف یکی از پسرهای گروه برایش نوشته شده. Saki برای جلوگیری از درگیری  و دیدن نامه توسط نامزدش، آن را در کیفش مخفی می‌کند. بعد از پیدا شدن نامه توسط نامزد ساکی، او عصبانی شده و مکان را ترک می‌کند. دو پسر دیگر به دنبال او می‌روند و ساکی به همراه دختر دیگر بعد از گذشت مدت زمانی طولانی و برنگشتن آن‌ها به دنبالشان می‌روند و در کمال تعجب دختر دیگر ناگهان در میانه راه ناپدید می‌شود. حال Saki باید از روند اتفاقات سر درآورده و دوستانش را هم پیدا کند.

هر چه در بازی پیش بروید، بیش‌تر متوجه می‌شوید که آن چیز که قرار است شما را پای بازی نگه دارد، داستان زیبا و چندلایه آن است. نه آن که بازی گیم‌پلی خوبی نداشته باشد؛ اما در چنین عناوینی اگر داستان زیبایی وجود نداشته باشد، خیلی زود گیمر از آن خسته شده و نیمه رهایش می‌کند. خوشبختانه Re:turn – One Way Trip داستان زیبایی را روایت می‌کند و نحوه روایتش هم شبیه به فیلم‌های سینمایی معمایی و گیج‌کننده است که ناگهان در یک سکانس تمام اتفاقات توضیح داده می‌شود و شما دوست دارید دوباره از ابتدا با دانستن آن فرضیه فیلم را نگاه کنید تا از آن لذت کافی راببرید. در این بازی هم تقریبا چنین روایتی حاکم است و شما احتمالا تا انتهای بازی اصلا نتوانید حدس بزنید قضیه از چه قرار است و چرا مداما اتفاقات عجیب و غریب می‌افتد. تایم‌لاین‌ها عوض می‌شود و مکان‌ها تغییر می‌کنند. در واقع داستان و روایتش در Re:turn – One Way Trip شما را تا انتها پای خود می‌نشاند.

گیم‌پلی بازی یک Side-Scrolling دو بعدی است که شما را در انواع محیط‌های تاریک و به ندرت روشن رها می‌کند و باید معماهای مختلفی را برای بازکردن راه خود یا پیدا کردن یک شیء و فهمیدن مکانیسم یک دستگاه حل کنید و بازی را پیش ببرید. خوشبختانه محیط بازی خسته‌کننده نیست و شما را با چیزهای مختلفی درگیر می‌کند. بیش‌تر معماهای بازی مربوط به پیدا کردن یک شیء خاص برای قرار دادن آن در یک جای مخصوص می‌شوند و با آن که احتمالا بتوانید در نهایت همه آن‌ها را با کمی فکر کردن و آزمون و خطا حل کنید، به خوبی طراحی شده‌اند و شما را با محیط و اتمسفر بازی درگیر می‌کنند.

اما مشکل اصلی داستان بازی روایت آن نیست، بلکه پایان‌بندی ضعیف و غیرمنطقی آن است. متاسفانه بازی مانند یک کتابی است که صدها صفحه شما را با معماهای ریز و درشت و ابهام و سوال به دنبال خود کشانده و در صفحه آخر هم توضیح درست و حسابی نمی‌دهد و ناگهان با جمع‌بندی بسیار سطحی که اصلا اتفاقات را توجیه نمی‌کند، آن را به پایان می‌رساند. خب این مشکل بزرگی است و ما هم واقعا انتظار پایان بهتری را از این بازی با چنین داستان زیبایی داشتیم. البته نمونه چنین آثاری را در مدیوم سریال و فیلم هم داریم و نمونه بارز آن سریال Game Of Thrones یا Mentalist است که با وجود داشتن پیشینه داستانی فوق‌العاده قوی که پتانسیل پایانی بسیار حماسی را داشت، به صورت خیلی آبکی جمع‌بندی شد و اصلا خیلی از اتفاقات هم نیمه کاره رها شد و خلاصه حال طرفداران آن گرفته شد. تقریبا در پایان بازی Re:Turn هم همچین حسی را خواهید داشت. اما شخصیت‌های دوست‌داشتنی و داستان خوب بازی، ارزش تجربه را دارد.

گیم‌پلی بازی یک Side-Scrolling دو بعدی است که شما را در انواع محیط‌های تاریک و به ندرت روشن رها می‌کند و باید معماهای مختلفی را برای بازکردن راه خود یا پیدا کردن یک شیء و فهمیدن مکانیسم یک دستگاه حل کنید و بازی را پیش ببرید. خوشبختانه محیط بازی خسته‌کننده نیست و شما را با چیزهای مختلفی درگیر می‌کند. بیش‌تر معماهای بازی مربوط به پیدا کردن یک شیء خاص برای قرار دادن آن در یک جای مخصوص می‌شوند و با آن که احتمالا بتوانید در نهایت همه آن‌ها را با کمی فکر کردن و آزمون و خطا حل کنید، به خوبی طراحی شده‌اند و شما را با محیط و اتمسفر بازی درگیر می‌کنند. بخش دیگری از گیم‌پلی بازی صرفا شامل راه رفتن و Jump Scare هاست. نکته خوب بازی آن است که لحظات ترسناک صرفا به Jump Scareها ختم نمی‌شوند و بازی سعی می‌کند شما را بیش‌تر با محیط رعب‌آور و اتفاقات مرموز در گیم‌پلی بترساند و در واقع نوعی ترس روانشناسی بر بازی حاکم است.

بازی Devotion را انجام داده‌اید؟ یا هر بازی معمایی ترسناک دیگری که المان مرگ در آن وجود ندارد؟ اگر جواب شما بله است با نوع ترس در این بازی هم آشنا هستید. چیزی که می‌خواهم بگویم این است که در بازی مانند Outlast چیزی که شما را می‌ترساند، به جز هیولاهای با چهره‌های وحشتناک عاقبت روبه رو شدن شما با آن‌هاست؛ مرگ، از دست رفتن چک‌پوینت، از دست رفتن باطری و…. در واقع عاقبت کار شما چیزی است که بیش‌تر شما را می‌ترساند. اما در بازی‌هایی مثل Re:turn المان مرگ وجود ندارد.  در نتیجه چیزی به نام عاقبت روبه رو شدن با ترس هم وجود ندارد، پس ترس آن به مراتب از بازی مثل Outlast کم‌تر است

بخش تعامل با شخصیت‌ها و صحبت کردن با آن‌ها می‌توانست تنوع بیش‌تری داشته باشد. معمولا انتخاب‌های شما تاثیر خاصی بر داستان، حتی به صورت لحظه‌ای ندارند و هرچند بازی یک عنوان RPG نیست که به این موضوع خرده بگیریم، اما حداقل اگر تاثیرات کوتاهی را در نتیجه انتخاب‌ها می‌دیدیدم، بازی لذت‌بخش‌تر هم می‌شود. دیالوگ‌ها به خوبی نوشته شده و به دقایقی که شخصیت‌ها در حال حرف زدن هستند و هیچ نکته مهمی را بیان نمی‌کنند برنخوردم. سعی شده که صحبت‌ها به صورت خلاصه باشد و نکات مهم بدون هجو در آن‌ها بیان شود. اما از این موارد که بگذریم می‌رسیم به مهم‌ترین المان گیم‌پلی؛ ترس. آیا واقعا Re:turn – One Way trip ما را می‌ترساند؟ به صورت خلاصه: بله اما نه آن‌طور که فکرش را می‌کنید.

بازی Devotion را انجام داده‌اید؟ یا هر بازی معمایی ترسناک دیگری که المان مرگ در آن وجود ندارد؟ اگر جواب شما بله است با نوع ترس در این بازی هم آشنا هستید. چیزی که می‌خواهم بگویم این است که در بازی مانند Outlast چیزی که شما را می‌ترساند، به جز هیولاهای با چهره‌های وحشتناک عاقبت روبه رو شدن شما با آن‌هاست؛ مرگ، از دست رفتن چک‌پوینت، از دست رفتن باطری و…. در واقع عاقبت کار شما چیزی است که بیش‌تر شما را می‌ترساند. اما در بازی‌هایی مثل Re:turn المان مرگ وجود ندارد.  در نتیجه چیزی به نام عاقبت روبه رو شدن با ترس هم وجود ندارد، پس ترس آن به مراتب از بازی مثل Outlast کم‌تر است. اما چرا در این نوع بازی‌ها اصلا باید بترسید؟ وقتی می‌دانید همواره زنده هستید( البته به جز اندینگ بازی که ممکن است در آن کشته شوید) به دلیل اتمسفر ترسناک و غالب بودن جو ترسناک بازی بر شما و القای یک حس ترس ناشناخته به روان شما در حین بازی. در واقع در این نوع بازی‌های ترسناک شما از مردن نمی‌ترسید، بلکه از محیط و آن چیز نامعلومی که شما را سرگردان کرده و بر روانتان تسلط دارد می‌ترسید.

گرافیک پیکسلی بازی فوق‌العاده دوست‌داشتنی است. شخصیت‌ها با آن که طراحی پیکسلی دارند، اما آن‌قدر دلنشین طراحی شده‌اند که خیلی زود به دل شما می‌نشینند. طراحی چهره کاراکترهای مختلف فرعی و اصلی کاملا با هم تفاوت دارد و با آن که در محیطی مثل قطار که افراد زیادی را در آن می‌بینیم، بازهم چهره تکرای یا با طراحی ضعیف در آن دیده نمی‌شود. انیمیشن‌ها بسیار خوب طراحی شده‌اند و شاهد حرکات نرم و روانی از سوی کاراکترها هستیم.

گرافیک پیکسلی بازی فوق‌العاده دوست‌داشتنی است. شخصیت‌ها با آن که طراحی پیکسلی دارند، اما آن‌قدر دلنشین طراحی شده‌اند که خیلی زود به دل شما می‌نشینند. طراحی چهره کاراکترهای مختلف فرعی و اصلی کاملا با هم تفاوت دارد و با آن که در محیطی مثل قطار که افراد زیادی را در آن می‌بینیم، بازهم چهره تکرای یا با طراحی ضعیف در آن دیده نمی‌شود. انیمیشن‌ها بسیار خوب طراحی شده‌اند و شاهد حرکات نرم و روانی از سوی کاراکترها هستیم. تکسچرها بیش‌تر اوقات در محیط تاریکی قرار دارند و چندان نمی‌توان آن‌ها را به وضوح ذید، اما آن‌هایی که در قسمت‌های روشن بازی قرار دارند، کیفیت مناسبی دارند و به طور خلاصه طراحی پیکسلی و شطرنجی بازی اصلا آزاردهنده نیست و چشم‌نواز است. فریم‌ریت بازی هم کاملا پایدار است و در طول تجربه‌ام شاهد هیچ افت فریم و باگی از بازی نبودم.

موسیقی کاملا در بازی می‌درخشد. در همان لحظه اول و ورود به منو، تا موسیقی متن و تیتراژ پایانی به یادماندنی هستند و روی بازی به خوبی می‌نشینند. محیط و اتمسفر وحشتناک بازی وقتی با موسیقی آن ترکیب می‌شوند یک معجون ترسناک بسیار خوب را درست می‌کنند و حتی گاهی باعث می‌شوند نخواهید برای مدتی در بازی پیش‌روی کنید. البته لحظات ارامی هم در بازی وجود دارند که در آن‌ها یک نوای ارام و دلنشین را می‌شنویم. بازی برای صحبت شخصیت‌ها صداگذاری انجام نداده که البته با توجه به کوچک بودن استودیو و تازه‌کار بودن آن‌ها نمی‌توان به ان خرده گرفت.

موسیقی کاملا در بازی می‌درخشد. در همان لحظه اول و ورود به منو، تا موسیقی متن و تیتراژ پایانی به یادماندنی هستند و روی بازی به خوبی می‌نشینند. محیط و اتمسفر وحشتناک بازی وقتی با موسیقی آن ترکیب می‌شوند یک معجون ترسناک بسیار خوب را درست می‌کنند و حتی گاهی باعث می‌شوند نخواهید برای مدتی در بازی پیش‌روی کنید. البته لحظات ارامی هم در بازی وجود دارند که در آن‌ها یک نوای ارام و دلنشین را می‌شنویم. بازی برای صحبت شخصیت‌ها صداگذاری انجام نداده که البته با توجه به کوچک بودن استودیو و تازه‌کار بودن آن‌ها نمی‌توان به ان خرده گرفت.

بازی Re:turn – One Way Trip یک بازی مستقل ترسناک و با کیفیت است که تجربه آن را به شما پیشنهاد می‌کنم. البته قیمت ۱۲ دلاری بازی، شاید تهیه آن را برای شما مشکل کند اما در حالت معمول ارزش این قیمت را کاملا دارد. بازی یک تجربه ۵ ساعته هیجان‌انگیز، معمایی و دلهره‌آور را برای شما به ارمغان می‌آورد که احتمالا در کم‌تر بازی مستقل دیگری می‌توانید تجربه کنید.

 

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 113 views بار دسته بندی : دسته‌بندی نشده تاريخ : 9 دسامبر 2020 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.