یک مقدمهی موفق از چه اجزایی تشکیل شده است؟ آیا مستقیما بازیباز را وارد اکشن میکند؟ یا آرام آرام و با حوصله آنها را وارد دنیای خود میکند؟ در هر دو حالت بازیهایی بودهاند که موفق به خلق مقدمهای ماندگار شدهاند. به همین سبب تصمیم گرفتهایم تا در ادامه نگاهی به ۱۵ مقدمهی برتر در تاریخ بازیهای ویدیویی بیاندازیم.
Mass Effect 3
Mass Effect 3 درست پس از اتفاقات پایان بسته الحاقی Arrival بازی Mass Effect 2 آغاز میشود. در ابتدا شاهد احضار شدن فرمانده شپرد توسط Alliance هستیم. کمی بعدتر، سیارهی زمین توسط نیروهای Reaper تسخیر میشود. شرایط خیلی زود وخیم شده و اتفاقات زیادی دست به دست هم داده تا یکی از بهترین مقدمههای تاریخ خلق شود. درد ترک سیارهی زمین در کنار موسیقی احساسی بازی، بازیباز را برای سفری احساسی در Mass Effect 3 آماده میکند.
Middle-Earth Shadow of Mordor
مقدمهی Middle-Earth Shadow of Mordor تقریبا بینقص است. بازی در ابتدا شما را با خانوادهی Talion، خصوصا پسر و همسرش، آشنا میکند. سپس شاهد سکانسی هستیم که نشاندهندهی حملهی Urukها به خانوادهی Talion است. Talion ابتدا قتل خانوادهاش را مشاهده کرده و سپس خود هم بالاخره به قتل میرسد. سپس شاهد ملاقات او با شبحی در برجی در Mordor هستیم.
NieR: Automata
بازیهای استودیوی پلاتینومگیمز (PlatinumGames)، همه به مقدمههای پر زد و خورد و هیجانانگیز معروف هستند. NieR: Automata به طرز استادانهای در مقدمهی خود بین ژانرهای متفاوت قدم میزند. در ابتدا شاهد یک shoot ’em هستیم که به هک اند اسلش ختم شده و سپس یک بازی ماجراجویی سه-بعدی جای آن را میگیرد. حتی اولین باس بازی هم یکی از بهترینها در کل آن است. البته تحسین برانگیزترین بخش این مقدمه، اشارات آن به اتفاقاتی است که در آیندهی داستان رخ خواهد داد. اتفاقاتی که قطعا در ذهن بازیباز ماندگار خواهند شد.
God of War
ظاهر شدن Kratos پس از سالها، کمی پیرتر اما همچنان خشمگین. قطع شدن درختی به دست Kratos و سوار کردن آن بر یک قایق. همراهی با پسر Kratos، سوزاندن جسد همسر او و سپس رفتن به سراغ شکار گوزن. مقدمهی God of War شاید آرامسوز باشد، اما بدون شک از لحاظ داستانگویی فوقالعاده است. در همین ۱۰ دقیقه شاهد رابطهی ناآرام بین Kratos و پسرش هستیم. رابطهای که ظاهرا توسط همسر Kratos به هم پیوسته باقی مانده بود. حالا با مرگ Faye، این دو باید راهی برای کنار آمدن با یکدیگر پیدا کنند. این مقدمهی آرامسوز سپس منجر به آغاز ماجرایی عظیم و حماسی میشود.
Metal Gear Solid 3: Snake Eater
بسیاری از بازیبازان، از اکسپوزیشنهای حاضر در بازیهای کوجیما راضی نیستند. با این حال Metal Gear Solid 3: Snake Eater بدون شک در مقدمهی خود وقتی را صرف چنین توضیحاتی نمیکند. سال ۱۹۶۴ است و جنگ سرد بین آمریکا و شوروی هنوز در جریان است. مردی مرموز از یک هواپیمای باربری پایین بریده و با رسیدن به زمین، کلاه خود را بر میدارد. زیر این کلاه چهرهی Raiden دیده میشود. با این حال پیش از هضم این اتفاقات، او نقاب خود را برداشته و شاهد چهرهی Snake هستیم. صدای دیوید هیتر (David Hayter) به گوش میرسد.
Ghost of Tsushima
درست از لحظهی آغاز بازی، شما وارد آشوب درگیری ساموراییهای سوشیما و ارتش مغولها میشوید. صحنهی آغاز نبرد و نگاههای Jin Sakai و Shimura، این سکانس را تبدیل به لحظهای حماسی و هیجانانگیز میکنند. نبرد خونین آغاز شده و اجساد روی هم تلنبار میشوند. Jin و Shimura هم در هیاهوی جنگ از هم جدا میشوند. نبرد به پایان رسیده و سپس به بیدار شدن Jin در زمین نبرد کات میزنیم. نبرد واقعی Jin علیه مغولها آغاز شده و حالا بازیباز باید از جزیرهی سوشیما در مقابل Khotun Khan دفاع کند.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild
تعداد زیادی از بازیهای Zelda بیدار شدن Link آغاز میشوند و Breath of the Wild هم از این قائده مستثنی نیست. با این حال مکان و شرایط این آغاز متفاوت است. در Breath of the Wild شاید بیدار شدن Link در مکانی مرموز و به دست آوردن Sheikah Slate هستیم. با باز شدن درها، Link بیرون آمده و افق Hyrule و دوردستها را مشاهده میکنیم. آغاز The Legend of Zelda: Breath of the Wild در عین سادگی، به خوبی ماجرای بزرگی که در پیش رو دارید را به شما نشان میدهد. پس از به اتمام رساندن بخشهای آغازین بازی، وارد سرزمین اصلی شده و ماموریت آغاز Zelda را آغاز میکنید.
Mass Effect
این طور که به نظر میرسد سری Mass Effect در مقدمههای با کیفیت استاد است. اولین بازی سری آغازگر حماسهای بود که با سومین بازی به پایان رسید. بازی اول در معرفی Shepard و اعضای خدمهی سفینهی او عالی عمل میکند. با شنیدن درخواست کمک، Shepard و تیمی کوچک به سیارهی Nihlus میروند. آنها در این سیاره با Ashley Williams آشنا شده و اطلاعات زیادی در مورد Reaperها، Saren و خطرات آینده کسب میکنند.
The Last of Us
هیچ حجمی از تریلرها و تیزرها نمیتوانست ما را برای آغاز غمانگیز اما طوفانی و ماندگار The Last of Us آماده کند. در آغاز این بازی شاهد بازگشت Joel و ملاقات با دختر کوچکش Sarah هستیم. Sarah برای تولد Joel هدیهای گرفته و مثل همیشه رد و بدل شدن دیالوگ بین شخصیتها، یکی از شاخههایی است که ناتیداگ (Naughty Dog) در آن عالی عمل میکند. متاسفانه سرنوشت برای این پدر و دختر تصمیمات تلختری گرفته و با آغاز شدن آخرالزمان زامبیها، Joel و Sarah باید به دنبال راهی برای فرار از شهر باشند. تلاشهایی که در نهایت به مردن Sarah در آغوش Joel ختم شده و یکی از اندوهآورترین سکانسهای تاریخ بازیهای ویدیویی خلق میشود.
Xenoblade Chronicles X
پس از درگیری بلند مدت سیاره زمین با نیروهای بیگانه، انسانهای زیادی برای پروژهی Exodus کنار هم جمع میشوند. پروژهی Exodus منجر به ترک زمین از سوی چندین سفینهی فضایی پر از انسان میشود. این سفینهها به مدت ۲ سال در فضا سرگردان بوده و به دنبال خانهای جدید میگردند. با این حال طولی نمیگذرد که نیروهای بیگانه به این سفینهها هم حمله میکنند. سفینهی بازیباز که The White Whale نام دارد سقوط کرده و پس از دو ماه در سیارهی کشف نشدهای فرود نمیآید. پس از بیدار شدن بازیباز، متوجه میشویم که این سیاره کاملا برای زندگی انسانها مناسب بوده و فصل جدیدی در تاریخ بشر آغاز میشود. این فصل جدید را شما در Xenoblade Chronicles X مینویسید.
The Evil Within 2
پس از پایان غیر منتظرهی The Evil Within، دومین بازی با روایتی شخصیتر از کارآگاه Sebastian Castellanos آغاز میشود. Sebastian خانهی خود را در آتش دیده و به درون خانه میدود تا دختر خود را نجات دهد. البته این سکانس یه فلشبک بوده و سپس به سه سال بعد کات میزنیم. Sebastian نیروی پلیس را ترک کرده و اصلا در شرایط روحی خوبی به سر نمیبرد. در همین حال Juli Kidman ظاهر شده و به او میگوید که دخترش هنوز زنده است. حال Sebastian باید وارد شهر مجازی Union شده تا دخترش را نجات دهد.
Dead Space 2
مونتاژی کوتاه از وقایع Dead Space اول پخش شده و متوجه میشویم که Isaac هنوز هم زنده است. با این حال او در شرایط چندان خوبی به سر نمیبرد. او در یک جلیقهی مخصوص دیوانگان گیر افتاده و خاطرات گذشته او را آزار میدهند. سپس به صحنهای دیگر کات میزنیم و یکی از اعضای پرسنل تیمارستان، به Isaac میگوید که جانش در خطر است. بلافاصله شاهد کشته شدن این شخص و تبدیل شدن او به یک Necromorph هستیم. همانند Dead Space اول، در این بازی زمان زیادی را صرف راه رفتن در راهروهای تاریک و وحشتناک خواهید کرد.
Super Metroid
Samus پس از Metroid و پشت سر گذاشتن ماجراهای دشوار و متفاوت، با Super Metroid به خانهها بازگشت. Super Metroid در حالی آغاز شده که Samus ایستگاه فضایی Ceres را ترک کرده و همه چیز خوب به نظر میرسد. با این حال طولی نمیگذرد که از ایستگاه فضایی Ceres درخواست کمکی به Samus ارسال میشود. Samus با بازگشت به ایستگاه متوجه یک دانشمند مرده و لارو گمشدهی Metroid میشود. در همین حین Ridley سر رسیده و علاوه بر دزدیدن لارو، ایستگاه Ceres را هم منفجر میکند. Samus موفق به فرار شده و ماموریت شکار Ridley آغاز میشود.
Prey
Morgan Yu در آپارتمانش بیدار شده، ایمیلهایش را چک میکند، از منظرهی زیبای شهر لذت برده و آمادهی روز کاری دیگری میشود. Prey آغاز آرامی دارد، اما طولی نمیگذرد که شاهد به هم ریختن اوضاع هستیم. ناگهان دوباره شاهد بیدار شدن Morgan در تخت خوابش هستیم. با این حال همه چیز سر جای خود نیست. ایمیلها این بار حاوی هشداری برای او هستند. Morgan سعی میکند تا در تراس آپارتمان را باز کند. با این حال این بار شاید شکسته شدن پنجره هستیم و متوجه میشویم که این منظره، تصویری بیش نبوده است. اینجا چه خبر است؟ این سوالی است که با تجربهی Prey به پاسخ آن خواهید رسید.
Final Fantasy 7 Remake
عناوین نقشآفرینی کمی به Final Fantasy 7 اصلی میرسند و بازسازی این عنوان هم قطعا آن را از نظر بصری بهبود میبخشد. مقدمهی Final Fantasy 7 را تنها میتوان با یک کلمه توصیف کرد؛ نمادین. از نمای اولیهی Aerith گرفته تا Midgar و سپس Cloud، تمام این لحظات در تاریخ بازیهای ویدیویی ماندگار شدهاند. مقدمهی Final Fantasy 7 با بمبگذاری راکتور توسط Cloud و تیمش به پایان میرسد. بمبگذاری که عواقب زیادی داشته و سرنوشت Midgar را تغییر میدهد.